محمد مظفری از اعضای سازمان دانشجویان و دانش اموختگان جبهه ملی بازداشت شد

محمد مظفرى از اعضاى سازمان دانشجويان و دانش آموختگان جبهه ملى ايران متاسفانه صبح امروز در محل كار خود بازداشت شده و سپس ماموران او را به منزل پدرى اش منتقل ساخته با شدت كم نظيرى منزل را مورد تفتيش قرار داده اند

به گزارش رسیده، امروز ساعت 8 بامداد، چندین مامور اطلاعات سپاه به خانه محمد مظفری عضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران ریختند و پس از گردآوری مقدار زیادی از مدارک و نوشته ها و رایانه او را دستگیر و با خود بردند. از محل ایشان اطلاعی در دست نیست. همچنین برادر ایشان کیومرث مظفری، عضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران تحت تعقیب است و نگران دستگیری او هستیم.

از اهواز هم گزارش رسیده که در تظاهرات اعتراضی به گرد و خاک و آلودگی هوا، مجتبی موسوی نماینده شاخه جبهه ملی در اهواز دستگیر و پس از ضرب و شتم بسیار ساعتی پیش آزاد شد.

سازمان دانشجويان و دانش آموختگان جبهه ملى ايران اين بازداشت غيرقانونى را محكوم نموده ؛ آن را در راستاى دور جديد فشار سپاه بر فعالان منتقد تلقى مينمايد و خواهان آزادى بى قيد و شرط اين فعال مدنى جوان ميباشد.

مجموعه جوک های انتخاباتی محسن رضایی- سری دوم

1.
محسن رضایی مدارکش را جمع میکنه میره وزارت کشور واسه ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری
میبینند مسول ثبت نام هی به محسن رضایی میگه اقا نمیشه. اقای محسن رضایی به خدا امکانش نیست. نمیشه
وزیر کشور که اون دو رو بر بوده میاد جلو مسول ثبت نام میگه اقا چرا اقای محسن رضایی را ثبت نام نمیکنید ایشون دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند.
یارو میگه: بابا منم میدونم امااین گیر داده میگه از الان منو واسه انتخابات سال 96 هم ثبت نام کن!!
2.
محسن رضايى قراره اول فيلم تبليغاتيش، يك خلاصه از فيلمهاى دوره هاى قبلش بذاره
و زیرش بنويسه: آنچه گذشت..

3.
موضوع انشا:میخواهید درآینده چکاره شوید؟
شاگرد:با تشکر از معلم عزیزم که این موضوع را مطرح کرد.
من میخواهم در آینده کاندیدا بشم.
.
.

.
.
.
.
.
.
.

محسن رضایی،سوم دبستان

4.
حسن روحانی به محسن رضایی میگه: حالا تو که انقدر دوست داری رییس جمهور بشی اصلا میدونی ” ربنا آتنا فی الدنیا حسن و فی الاخره حسن و قنا عذاب النار ” ینی چی ؟!
میگه ینی: این دنیا خوبه حسن ولی آخرت خیلی خطرناکه حسن
5.
میگن این قدر محسن رضایی مدارکش رو برای شورای نگهبان پست کرده، دختر سرایدار شورای نگهبان با پستچی ازدواج کرده..!!
6.

خبرنگاره از محسن رضایی میپرسه اقای رضایی این داستان کاندید شدن هر دفعه شما تو انتخابات سوژه خنده مردم شده
محسن رضایی به معاونش میگه: پس این غرضی احمق را ما واسه چی بهش پول دادیم بیاد کاندید بشه!!!!
7.
میگند محسن رضایی انقدر کاندید شده بود و رییس جمهور نشد با خدا قهر میکنه. صبح روز انتخابات 92 که از خونش میاد بیرون که بره واسه ثبت نام میگه: به امید بعضی ها
8.
الان همه کاندیداها کلی استرس انتخابات دارن، ولی محسن رضایی مثل این پشت کنکوریها که صدبار کنکور دادن ولی قبول نشدن، کلا همه چی به ت *خ *م *شه!!
9.
یک روز چشم های محسن رضایی رو می بندن بهش میگن این شخصیت ها کی هستن ؟
اولی امام خمینی بوده که دست میزنه به صورتش میگه امام خمینیه!
دومی رهبر بوده میگه خامنه ای و سومی رفسنجانی بوده که پس از دست زدن به صورتش با چشم بسته میگه : اقدس خانوم شمایی!؟
10.
من در برهه ی حساس کنونی ، فقط نگران محسن رضایی ام!
این بچه اگه این دفعه هم قبول نشه رو میاره به اعتیاد!!
*
*
*
مادر محسن رضایی!
11.
به محسن رضایی میگند مهمترین برنامه ات چیه؟
میگه: مهمترین برنامه من جلوگیری از سقوط دوباره خرمشهر است!!
(این جوک نبود اینو واقعا گفته)
12.

محسن رضایی در تبیین برنامه های آینده ایران گفت: برای روحانی تر شدن فضای فضا، اقدام به تغییر نام برخی‌ از سیارات خواهیم کرد! در همین راستا نام سیاره بهرام و ناهید به ترتیب به ابوالفضل و رقیه سادات تغییر میکنند!
محسن رضایی همچنین از تغییر نام کهکشان راه شیری به بزرگراه شهید شیخ فضل الله نوری ، در صورت رئيس جمهور شدن ، خبر داد!!

13.
میگن یه روز تو مجمع تشخیص مصلحت ، رفسنجانی میزنه ﺗﻮ ﮔﻮﺵ محسن رضایی!
محسن ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺯ ﻋﻤﺪ ﺯﺩی؟
رفسنجانی ﻣﻴﮕﻪ : ﺁﺭﻩ!
محسن رضایی ﻣﻴﮕﻪ : ﺧﻮﺏ ﻛﺎﺭی ﻛﺮﺩی ، ﭼﻮﻥ ﺍﺻﻼً ﺣﺎﻝ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮخی ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ!!

14.

گلابه محسن رضایی به خدا

خدایا تو چته؟ منو تایید صلاحیت میکنی نمیذاری رییس جمهور شم؟ منم وضو میگیرم نماز نمیخونم
15.
میگن زن محسن رضائی برای دلبری ، صداش میکنه » رئیس جمهورم «….

16.
میگند شورای نگهبان امسال برای اینکه محسن رضایی حتما رییس جمهور بشه همه کاندیدا رد صلاحیت میکنه به جز خود محسن رضایی رو
انتخابات برگزار میشه محسن رضایی سوم میشه. چه جوری؟ رای باطله اول رای سفید دوم محسن رضایی سوم
17.
میگند محسن رضایی با زیر شلواری میرفته سفرهای استانی واسه تبلیغات. ازش میپرسند چرا اینجوری لباس پوشیدی؟ میگه: همه جای ایران سرای من است
18.

محسن رضایی بعد از 5 بار کاندید شدن بلاخره در سن 85 سالگی ناکام از دنیا میمیره اعلامیه شو میچسبونند به دیوارهای شهر. تو انتخابات رای میاره رییس جمهور میشه.

19.
انتخابات برگزار میشه و ایندفعه اقا به نفع جلیلی تقلب میکنه و رییس جمهورش میکنه.
محسن رضایی که ایندفعه هم رییس جمهور نشده قاطی میکنه و میزنه به سیم اخر شروع میکنه به افشاگری.
بعد از یک مدت اوضاع بیریخت میشه و محسن مجبور میشه از کشور خارج شه و میره تو صدای امریکا و بی بی سی به افشاگری ادامه میده
یک چند ماهی میگذره جلیلی از دفترش داشته به سمت بیت حرکت میکرده که میبینه تو تمام میدون های اصلی شهر غرفه های کوچیکی گذاشتند روش هم نوشتند: «برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا میپذیریم»
جلیلی تعجب میکنه از اقا میپرسه اقا قضیه اینها چیه؟ من فکر کردم من رییس جمهور شدم رفت
اقا: نگران نباش, چیزی نیست. تله گذاشتیم محسن رضایی را برگردونیم ایران!!!!
20.
توی کاغذ خودکشی پسر محسن رضایی نوشته شده بود:
پدرم قول داده بود هروقت رئیس جمهور شد برام دوچرخه بخره

مجموعه جوک های انتخاباتی محسن رضایی

1.
شعار ستاد انتخاباتی محسن رضایی:
» من را جدی بگیرید!! «

2.
یک منبع آگاه اعلام کرد که مدارک محسن رضایی از سالها قبل در وزارت کشور بایگانی شده و به صورت خودجوش در آخرین روز ثبت نام وارد لیست میشود…!!!!!

3.

قانون بقا چیست:

محسن رضایی از رو نمی رود بلکه از انتخاباتی به انتخابات دیگر منتقل می شود !!!!

4.

محسنِ رفت و برگشت!

{شعار انتخاباتی طرفداران محسن رضایی}!

5.

میگند محسن رضایی شب ادراری داشته. صبح روز اول شمارش ارای انتخابات ریاست جمهوری بیدار میشه میبینه رییس جمهور شده و جاش هم خشکه.
از خوشحالی میرینه به خودش!!!

6.
محسن رضایی پسرش میمیره هفتش خیلی شلوغ میشه واسه چهلم بلیط میفروشه خرج کمپین انتخاباتیش در بیاد

7.
هیچ‌ جا خونه‌ی خود آدم نمی‌شه

{محسن رضایی بعد از ورود به ستاد انتخابات کشور}

8.
میگند مهریه زن محسن رضایی ۱۱۴بار کاندیداتوری ریاست جمهوریه!
به خدا مجبوره،،،،، مجبوره! می فهمید!؟

9.
محسن رضایی اعلام کرد برای دوره هایی که موفق به کاندیداتوری نشده ام گواهیِ پزشکی دارم!!

10.

آن زمان که بادها در هم بـپـیـچـد و خورشید از مشرق غروب کند ، بزرگی از سرزمین پارس برمیخیزد و برای انتخابات کاندید میشود .
در آن هنگام همه مردم سرزمین پارس به سوی او آمده و همگی به او رأی خواهند داد!
نام او محسن است!!

پیشگویی نوسترآداموس!

11.

روزنامه فروشی جار میزد :
آخرین خبر ، خر شدن سی نفر در نیم ساعت ….. ،
محسن رضایی گفت یه دونه به من بدید لطفأ ، گفت بفرمائید ،
و ادامه داد ، آخرین خبر ، خر شدن سی و یک نفر در سی و یک دقیقه…. !!

12.

شعار انتخاباتی محسن رضایی لو رفت:محسن سوبله چوبله

13.

به محسن رضایی میگند شما پسرت را بیشتر دوست داری یا ثبت نام در انتخابات را؟ میگه: بابا تو را به خدا ما را سر دو راهی نزارین

14.

به محسن رضایی میگند اینهمه واست جوک میسازند ناراحت نمیشی؟ میگه ای بابا اینها واسه شما جوکه واسه ما خاطره س

15.
میگند محسن رضایی و زنش دعواشون شده بود با هم حرف نمي زدن . زن محسن رضایی وقتي شب ميخوابه يه يادداشت براي محسن ميزاره كه : منو فردا ساعت 6 بيدار كن . فردا صبح زنه ساعت 10 از خواب بيدار ميشه ميبينه محسن واسش يادداشت گذاشته كه : زنيكه خر پاشو ساعت شيشه من رفتم وزارت کشور واسه ثبت نام!

16.
شدیدترین شکنجه محسن رضایی چیست؟ بستن او به صندلی در روز اول ثبت نام انتخابات

17.
محسن رضایی :

ملت رنگ قهوه ای را برای بنده انتخاب کردند!!

18.

میگند محسن رضایی با دختر اسراییلی ازدواج میکنه, به علامت اعتراض شب حجله نمیره تو اتاق به جاش میره وزارت کشور واسه ثبت نام.

19.
محسن رضایی میره تو وزارت کشور واسه ثبت نام انتخابات میبینه یک صف طولانی هست مجبور میشه اخر صف وایسه، یکی از مسولین ثبت نام میگه: فرم ثبت نام تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن.
محسن به جلویاش تو صف میگه: ببخشید میشه جمع‌تر وایسین به ما هم فرم ثبت نام برسه

20.

محسن رضایی بعد از ثبت نام در وزارت کشور !!

* با تشکر از دوستمان محسن برای فرستادن این جوک ها

* لطفا اگر جوک دیگری با مضمون محسن رضایی میدانید برایمان در کامنت ها بزارید تا به لیست اضافه کنیم

دیدار یاران و جوانان اصلاح طلب با دکتر قاسم شعله سعدی

زمان :23/02/92 ساعت 20:30 دقیقه
مکان: ضلع شمالی میدان هفتم تیر ، خ مفتح شمالی ، بالاتر از سینما پایتخت ، پلاک 250 ، طبقه اول.

 

اس ام اسی که دست به دست در حال پخش شدن در تهران است!

اعتراض به اختلال در اینترنت, شنبه 21 اردیبهشت ساعت 12 پل سید خندان وزارت ارتباطات

لطفا اطلاع رسانی کنید

سنگی که یک نادان به چاه انداخت و صد دانای سلطنت نتوانستند ان را بیرون بیارند

برای کسایی که در جریان امور نیستد عرض کنم که خلاصه داستان از این قراره که گند کار دوستان سلطنت طلب تو بالاترین در اومد و انقدر دیگه این داستان باعث خنده جمع شده بود که خود وبسایت بالاترین هم تمام لینک هاشون را فیلتر کرد. چه معرکه ای گرفته بودند این دوستداران دوران طلایی پرویز ثابتی. معلوم شد که اقایان یک ایمیلی که معلوم نیست کی به کی فرستاده را به غلط ترجمه کرده و بعد قصد داشتن با جو سازی اینطور القا کنند که مجله فوکوس خیانت در امانت کرده. هدف هم این بود که به این روش بار مسولیت را از دوش اقای رضا پهلوی بردارند و مجله فوکوس را مقصر تمام امور بدانند. جالب تر اینه که بعضی از این دوستان که فکر کرده بودند در این حمله تبلیغاتی موفق شدند شروع کردند به قهرمان سازی از رضا پهلوی که شازده ما سربلند از خیطی که بالا اورده بود اومد بیرون («شاهزاده رضا پهلوی به مانند همیشه سر بلند از قائله فوکوس بیرون آمد «). جالب تر از این هم اینکه اقایان دسته پیش را گرفته بودند که پس نیفتند و از همه طلبکار شدند که اقا بیا تو که علیه شازده ما حرف زدی حالا بیا از حضرت همایونی عذر خواهی کن ( «آقایان مشیری٫ امینی و دلخواسته! اسناد فوکس منتشر شد. شجاعت عذرخواهی داشته باشید!  «) . از اون دو تا بازم جالب تر اینکه یکیشون هم رفته بود سند و مدرک جور کرده که اقا بیا ببین که دست مجله فوکوس با جمهوری اسلامی تو یک کاسه هست ( «فوکوس، حربه کثیف وزارت اطلاعات، برای فلج کردن اپوزسیون خارج از کشور») یعنی فقط مجله فوکوس مونده بود که اینها بهش مهر مزدور جمهوری اسلامی نزده بودند که این هم بی نصیب نموند.

دوستان سلطنت طلب:

میدونم که خیلی سعی و تلاش کردید که این قضیه مجله فوکوس را یک جوری جمع کنید

میدونم که قصدتون خیر بوده و میخواستید یک جوری ابروریزی شازده را بپوشونید

میدونم با هم هماهنگ کرده بودید که مثلا بمب خبری منتشر کنید که همه حرفتون را باور کنند

اما به شما پیشنهاد میکنم به جای اینکارا این قضیه مجله فوکوس را بیش از این هم نزنید چون بدتر بوش در میاد و به جای این کارا به شازده بگید که دیگه حرف دلش را هر جایی و پیش هر کسی نزنه.

پینوشت: هدفم از چند روز پیش این بود که کاری به کاری این دوستان با نمک سلطنت طلب نداشته باشم و بیشتر به مساله انتخابات بپردازم که موضوع مهم تری از شورای قلابی رضا پهلوی است. اما مثل اینکه اگر ما هم به اینها کاری نداشته باشیم این ها خودشون ول کن این داستان ابروریزی شازده نیستند.

چرا این محسن ادم نمیشه؟

صبح روز اول ثبت نام کاندیدای ریاست جمهوری سال 92,محسن رضایی در هنگام ترک خانه بعد از صرف صبحانه:

همسر محسن: محسن کجا میری دوباره؟

محسن: میرم کاندید ریاست جمهوری بشم

همسر محسن: محسن تو رو به قران انقدر ابروریزی نکن همون دو دفعه که ضایع شدی بست نبود؟

محسن: نه ایندفعه استخاره کردم خوب اومده, فکر کنم حداقل تو سبزوار نفر اول میشم

همسر محسن: محسن به خدا اگر بری ساکم را جمع میکنم میرم خونه بابام.  ابرو نزاشتی واسه ما تو فامیل

محسن: نه ایندفعه منابع موثق خبر دادند که نظر اقا با منه.

همسر محسن: اخه اگر نظرش با تو بود که نمینداختت قاطی یک سری ادم فسیل تو مجمع تشخیص

محسن: نه ببخشید. باید برم, احساس مسولیت میکنم برای کشور

همسر محسن: حالا که احساس مسولیت میکنی حداقل برو اول پیگیری کن ببین کی پسرمون را کشته تو دبی؟

محسن: بزار رییس جمهور بشم, چشم

همسر محسن: محسن من دیگه طلا هام را نمیفروشم که خرج کمپین انتخاباتیت بکنیا

محسن: نه ایندفعه اسپانسر دارم

همسر محسن: از کی تا حالا اسپانسر دار شدی من خبر ندارم؟

محسن: از وقتی که عمله ی اقا شدم

همسر محسن: محسن اگه تقلب شد یکدفعه بزرگتر از دهنت حرف نزنیا.  من مثل زهرا رهنورد طاقت حبس خانگی را ندارم. گفته باشم

محسن: خودت میدونی که من اگر بخوام هم جربزه ی این کارا را ندارم.

همسر محسن: حالا میخوای شعار انتخاباتیت را چی انتخاب کنی؟

محسن: ناموس, ولایت, موفقیت

همسر محسن: محسن تو چرا ادم نمیشی؟

محسن: صم بکم عمی فهم لا یعقلون, فی امان الله

اقای رضا پهلوی! دوباره بر درِِِ پارلمان اروپا کوبیدن بهر چیست؟ مگر جز اینکه مشروعیت را باید تنها از مردم گرفت

دوباره بر در پارلمان اروپا کوبیدن

دوباره گروهی از ایرانیان به دنبال تشنه گان بی اخلاق قدرت مانند فرقه رجوی و آقای رضا پهلوی به پارلمان اتحادیه اروپا رفته اند تا حضور خود را به اطلاع این قدرت برسانند. از اینها دیگر انتظارش نبود که دست به چنین کاری بزنند. این را مقایسه کنید با رفتار بنی صدر که چند ماه پیش مجلس لردهای انگلستان از او دعوت بعمل آورد و بنی صدر نه دعوت را پذیرفت و نه آن را توی بوق گذاشت و اعلام که از من دعوت شد و نرفتم. چرا که نه تنها برایش مهم نیست بلکه و مهمتر اینکه نمی خواهد هیچ نقشی به قدرتهای خارجی در امور داخلی ایران بدهد. مستبدان خاورمیانه و کوشش انها برای دعوت از او که داستان خود را دارد.
انسانی که در استقلال عمل می کند به این قدرتها احتیاجی ندارد، چرا که مردم را صاحبان اصلی این سرزمین می داند و همیشه خطابش همین مردم هستند. چرا که هدف را نه قدرت که ازادی و بنابراین در پی عمل از طریق مردم با یادآوری توانایی های آنها می باشد تا خود معمار سرنوشتشان شوند. به سخن دیگر، جریان استقلال و آزادی هیچوقت، بر خلاف بقیه، بخود اجازه نداده است تا از طرف مردم و نمایندگی نگرفته شده از مردم با قدرتها تماس بر قرار کند، بلکه خطاب خود را همیشه مردم قرار داده است. و باز بر خلاف بقیه جریانها، اصل را بر توانایی مردم و نه ناتوانی آنها می گذارد و تکرار مکرر اینکه شما می توانید به خود و تواناییهای خود اعتماد کنید.
داستان عجیبی است، از یک طرف تمامی کوشش خود را بکار می برند تا مردم به حرکت نیایند و حقوق ذاتی ایرانیان را به «کف خواسته ها» و «سقف» خواسته ها تبدیل می کنند و خرد گرایی و واقع گرا بودن و پراگماتیست بودن را در این می دانند که به دنبال «کف خواسته ها» در زیر خیمه ولایت مطلق فقیه بود و از طرف دیگر می گویند که مردم ناتوانند و رژیم، قدر قدرت.
متاسفانه اندیشه نخبه گرایی در اینها نیز وجود دارد و به همین علت است که هیچگاه مردم را خطاب قرار نداده اند. پیشنهاد من این است که در شجاعت و صداقتی که از انسانهای آزاد مورد انتظار است، این اندیشه را سخت و بی مهابا به نقد بکشند. آنوقت است که خواهیم دید که اینها نیز مانند اندیشه ارسطویی ولایت مطلقه فقیه، به قدرت اصالت می بخشند و انسان را در برابر آن ناتوان می دانند و مردم را به دو گروه خواص و عوام تقسیم کرده اند. وقتی این علم حاصل شد، می تواند آغاز پایان دخیل بستن به ضریح اصلاح طلبی باشد و فرخواندن مردم به انقلابی بر دو اصل استقلال و آزادی. چرا که صاحبان این سرزمین، ایرانیان هستند

اینهم یاداشت پروفسور مهران مصطفوی در این رابطه:

حدود سه هفته پیش نوشته بودم : تا بحال توجه کرده اید افرادی که دوست دارند اپوزیسیون رژیم باشند و بحسابی بیایند کلی تلاش میکنند تا بروند توی پارلمان اروپا و انگلیس و دیگر کشورهای غربی. من هم یک خواهش از دول غرب دارم اگر کسی رفت با آنها تماس گرفت این لطف را بکند و به آنها بگوید ایرانیانی هم هستند که تنها درخواستشان اینست که غربی ها به کسی کمک نکنند خصوصا کمک مالی. البته نه فقط به کشورهای غرب بلکه به شیخ نشینهای خلیج فارس و هر کشور دیگری نیز باید این پیام را رساند.
بعد از تاریخ این نوشته یک گروه چهانفری دیگر نیز عازم پارلمان اروپا شدند تا بگویند «ما هستیم». متاسفانه هنوز سیاسیون ما درک نکرده اند که مشروعیت را باید از مردم گرفت با مردم ایران است کهباید مسائلرا در میان گذاشت و راه حلها را پیشنهاد کرد و با مردم دنیا و افکار عمومی غرب است که باید واقعیتهای ایران را در میان گذاشت. اما متاسفانه بجای اینکارها ما شاهد مسابقه بین مجاهدین خلق، رضا پهلوی و برخی از اصلاح طلبان در دلبری از غربی ها شده ایم و هر روز یک گروه در راهروهای این وزارتخانه و یا این پارلمان کشورهای غربی در حال خودنمایی است. بسیار جای تاسف است

مطلب از جناب دکتر محمود دلخواسته

منبع

گاف های سربازان گمنام امام زمان در فیلم ساختگی «شکارچی در دام» + سند

چند روز پیش فیلمی به نام شکارچی در دام همزمان در صدا و سیما و وبسایت های متعلق به سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات از جمله باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری فارس منتشر شد. نحوه ساخت این فیلم و انتشار ان در این وبسایت های وابسته خود گواه بر ساختگی و نمایشی بودن ان توسط اطلاعات است و همچنین نشانه تلاش دستگاه پروپاگندای رژیم برای القای حس دشمنی غرب با پیشرفت ها علمی (در زمینه افتابه سازی) در سطح جامعه ایران است. خلاصه این فیلم از این قرار است که تعدادی از جاسوسان سازمان سیا (CIA) در پوشش محققیین علمی وارد ایران میشوند تا به دزدی اطلاعات از جامعه علمی ایران مشغول شوند. جیمز باندان امام زمان فراموش کردند در جامعه علمی جهانی امروز تمام مراکز و تحقیقات علمی با یک دیگر در ارتباط هستند و امروز دوران جنگ سرد نیست که شوروی و امریکا در ازمایشگاه مخفی خود دست به ساخت سلاح های بیولوژیک بزنند. قسمت جالب داستان ان است که در این فیلم ادعا میشود که این جاسوسان قصد ارتباط با دانشمندانی در زمینه بیوتکنولوژی (Biotechnology), مواد غذایی وای تی (IT) را دارند که شاید فقط خود امام زمان بداند که چه جوری این جاسوسان قصد اطلاع از فعالیت های هسته ای ایران از طریق ارتباط با گروهی محقق که کاملا در شاخه های متفاوتی از علوم هسته ای مشغول به کار هستند را دارند.

در این فیلم ادعا میشود که شخصی به نام استفان ریموند (STEPHEN RAYMOND) که تابعیت امریکایی دارد یک از همین جاسوسان سازمان سیا است که در لباس پژوهشگر حوزه بیوتکنولوژی وارد ایران میشود.

اما نکته جالب این است که ثانیه ای بعد وقتی سربازان گمنام امام زمان عکس پاسپورت این شخص امریکایی را نشان میدهند با نوشته هایی با زبان عربی در پاسپورت این شخص امریکایی مواجه میشویم که از درخت سرو بالای پاسپورت متوجه میشویم که این پاسپورت متعلق به یک شخص لبنانی است!!

با نگاه دقیق تر به  مربع های قرمز رنگ در عکس بالا و مقایسه ان با یک پاسپورت لبنانی در عکس پایین به ساختگی بودن این پاسپورت پی میبریم.

1. مربع قرمز بالای پاسپورت و مربع قرمز دوم سمت راست نشان میدهد که این پاسپورت متعلق به کشور لبنان است نه امریکا. (الجنسیه:لبنانیه)

2. اولین مربع قرمز سمت راست و چپ نام فامیل (الشهره) این شخص را عید (EID) است که احتمالا متعلق به دارنده اصلی پاسپورت است

3. مربع سوم از سمت راست نشان میدهد محل تولد شخص امریکایی  جنیف یکی از شهرهای لبنان است و نه امریکا. (محل لولاده: جنیف)

و حال به یک پاسپورت لبنانی نگاه میکنیم تا تفاوت ها را بهتر متوجه شیم:

مثل اینکه سربازان گمنام امام زمان قصد داشتند با دستکاری یک پاسپورت لبنانی احتمالا متعلق به یکی از عناصر حزب الله ان را یک پاسپورت امریکایی جا بزنند و با گذر سریع دوربین این گاف خود را از بیننده پنهان کنند.

نکته ای دیگری در مورد این فیلم بر میگردد به زمانی که مثلا یکی از محققین علمی کشور در حال افشای ارتباط خود با عناصر سازمان سیا است . این شخص انچنان مبتدیانه و اشکارا گفتارهای خود را از روی متنی میخواند که حتی یک بار در خواندن متن نوشته شده خط را گم میکند و مجبور میشود چند لغت را دوباره تکرار کند. لطفا به دقیقه 10:28 تا دقیقه 10:50 توجه کنید.

بی عدالتی اشکار در حق زورگیران| اقایان اعدام تنها راه درمان این درد نیست

مقوله نا امنی در سطح جامعه مدتی است که به دلیل مشکلات اقتصادی مردم  به طرز اشکاری افزایش یافته است. به مشکلات اقصادی تبعیض های اجتماعی و عدم تربیت مناسب بعضی از اقشار جامعه را که اضافه کنیم, طبیعی است که اعمال و سرقت های خشونت امیز در این جامعه امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. هفته دیگر دو جوان به خاطر ارتکاب جرمی اعدام میشوند که خیلی دیگر از همنوعان انها به دلیل ارتکاب همین جرم به دو یا 3 سال محکوم میشوند و بعد مورد عفو قرار میگیرند. این دو جوان اعدام میشوند تا اینه عبرت دیگران شوند. اما ایا کسی به حق زنده ماندن این دو جوان توجه میکند؟ جمهوری اسلامی که سردرگم در امار روز افزون جرم و جنایت مانده است هیچ راه حلی برای دردهای جامعه جز بالا کشیدن طناب دار ندارد. صادق لاریجانی قاضی القضات کشور چه صفیخانه درمان همه دردهای کشور را تنها با یک دارو میداند:اعدامشان کنید.

میگویند فتنه گران را چه کنیم؟ میگوید اعدامشان کنید.

میپرسند با اخلالگران اقتصادی چه کنیم؟ میفرمایند اعدامشان کنید.

با زورگیران پس چه کنیم؟ انها را هم اعدامشان کنید.

اقایان نمیدانند که امروز دوران قرون وسطی نیست و سزای هر مجرمی اعدام نیست. این زورگیران قربانی های این جامعه سراسر تبعیض هستند. جامعه ای که در ان یکی از همین زورگیران ادعا میکند از هر زورگیری تقریبا 50 هزار تومان نصیبش میشود یعنی مقداری حتی کمتر از هزینه یک شب سور و ساط یک بچه بالا شهری. چرا کسی نمی پرسد که چرا انسان هایی که خروار خروار پول مملکت را به جیب میزنند امروز ازادانه میگردند و هر کدام صندلی در یک مقام دولتی برای خود به چنگ گرفته اند اما یک جوان نگون بخت که سراسر عمرش را با انواع تبعیض های اجتماعی گذرانده است امروز باید منتظر چوبه دار باشد.ما باید بدانیم که اجرای عدالت را همیشه باید از بدترین افراد یک جامعه شروع کرد. اما چه سود که در جامعه ای که بهترین جوانانش پشت سلول های اوین باشند جوانان بیچاره ای چون زورگیران امروز چاره ای ندارند تا قربانی و فدای مصببین اصلی این بلایا باشند.

و در اخر اعدام این جوانان شاید افکار عمومی را برای یک مدت التیام ببخشد اما مسلما به زورگیری ها پایان نمیدهد و شاید روزی جامعه متوجه شود که یک زخم کاری را نمیتوان با یک چسب زخم درمان کرد.